سايت گل- بر خلاف آنچه پرسپوليسيها در مصاحبههايشان گفتهاند، اين تيم در برابر گهر خيلي هم بدشانس نبود. ميهماني با حضور 70 هزار تماشاگر و گرفتن يك امتياز در حالي كه يك گل بيشتر خوردهايد، خوششاتسي نيست؟
اين شهرام مهربان است. دروازهبان گمنامي كه سالهاست در ليگهاي ايران (و بهخصوص ليگ يك) حضور دارد و هرگز توفيق بزرگي نداشته. اما ديشب باروحيه بود و فعال و پر سر و صدا. درست در نقطه مقابل دروازهبان بيروحيهاي به نام گردان كه از شدت استرس حتي نميتوانست با مدافعانش صحبت كند!
اين هم يكي از نشانههاي خوششانسي پرسپوليسيها! كريم انصاريفرد قرار است با روي پا شوت سرضربي را روانه دروازه كند كه توپ به پايش نميگيرد، اما تبديل به يك ضربهي -ناخواسته- چكشي ميشود و زير سقف دروازه مهربان مينشيند. شايد اگر توپ درست روي پاي كريم جفت و جور ميشد اين موقعيت هم از دست ميرفت!
و فرار كريم به سمت سكوهاي سرخ؛ رفت كه بگويد موتور آقاي گل روشن شده. رفت كه پيراهن پرسپوليس را ببوسد و عزيزتر شود. رفت كه مزمزه كند گلزني را براي تيمي كه هوادار هم دارد
محسن بنگر بعد از سومين بازي رسمي با پيراهن پرسپوليس به فغان آمد و گفت: «پرسپوليس طلسم شده...» او كمكم دارد متوجه ميشود به چه جزيره اسرارآميزي پا گذاشته است
بازيكن گهر و معلقبازي در حضور قاضي! محمد قاضي كه در بازي قبلي گل شكست را زده بود ميتوانست اين بار گل پيروزي را بزند اما پاس طلايي ماهيني را در شرايط تك به تك به پاهاي شهرام مهربان كوبيد
حسرت خوردن شغل اصلي پرسپوليسيها در سالهاي اخير است. اينجا اعضاي جديد هم خيلي زود اين وظيفه را از بر ميشوند.
پرسپوليس موفق نشد فرار به صدر جدول را آغاز كند اما انگار هواداران اين تيم فرار بزرگ را آغاز كردهاند. چقدر در خانه ميزبان احساس راحتي ميكنند اين ميهمانها!
علي كريمي يك نيمه بازي كرد و يك كارت زرد گرفت و رفت. جادوگر ديشب آنقدر عصبي بود كه اگر در زمين ميماند شايد خيلي زودتر از پولادي، او از زمين اخراج ميشد.
محمد نوري هم بعد از كش و قوسهاي هفتههاي اخير بالاخره به تركيب اصلي رسيد و حتي در نيمه دوم كاپيتان هم شد. او هم يك فرصت عالي را هدر داد. همان لحظهاي كه توپ به موهاي قشنگش ساييد و از كنار دروازه به اوت رفت.
شهاب گردان، بدون شرح اضافه! او وارث ميثاق و هوشيار، و ساكن شومترين دروازه دنياست.
با تمام وجود غمگينم... مثل وقتي كه تيم ميبازه
و اين هم حمله تارتار به ميدان بعد از گل سوخته محمد پروين. بازي تيمهاي تارتار مقابل پرسپوليس هميشه يك جتجالي با خودش دارد. پرسپوليس- داماش فصل قبل را كه يادتان هست؟!
معلوم نيست پيرمرد مبهوت به گذشته پرافتخارش در مصر فكر ميكند يا به آينده مهآلودش در پرسپوليس. او در پايان بازي باز هم حرفهاي قبلياش را تكرار كرد. و البته تاريخ نشان داده بهانهگيرها خيلي به ندرت به موفقيت ميرسند.
نظرات شما عزیزان: