دروازهبان:
مهدی رحمتی (استقلال): دروازهبان 29 ساله و ملیپوش استقلال با 70 بازی ملی؛ خوب بازی کردن او نه فقط برای استقلالیها، که برای همه جامعه فوتبالی اهمیت دارد. او کاراکتر ستاره شدن را از ابتدا داشته، چه زمانی که جوانی بیش نبود و در فجر بازی میکرد و چه در هنگامهای كه خودش را به مس تبعید کرده بود و همگان میپنداشتند شاید دورانش تمام شده است. در بازی استقلال با ذوبآهن هرچند که تعداد موقعیتهای خطرناک ذوب زياد نبود اما اگر میخواهید قدر بازی خوب رحمتی را بدانید کافی است پای درد دل پرسپولیسیها بنشینید. دروازهبان خوشاستیل استقلال به موقعاش به دست آوردن دل هواداران را هم خوب بلد است، داستان فینال جام حذفی و پیراهن ناصرخان را که یادتان هست.
مدافعان:
مرتضی اسدی (تراکتورسازی): مدافع 32 ساله اردبیلی تراکتور که حالا افتخار بستن بازوبند اين تيم را هم با خود یدک میکشد، امسال سال سوم حضورش در تراکتور است. او میلی به تهاجم ندارد و تمام فکرش را معطوف به وظیفه سازمانیاش که دفاع کردن است میکند. به همین دلیل در مدت 5 سال حضور در صبا و 3 سال بازي در تراکتور تنها یک بار پایش به گلزنی باز شده است. در بازی با مس رهبری او بر خط دفاع تراکتور بینقص بود و به جز یک اشتباه که منجر به گل مس شد، هرگز روزنهای برای حریف باز نماند.
علی حمودی(استقلال): دفاع راست کلاسیک باشگاه استقلال با 26 سال سن اگر خوب بودنش اینگونه ادامه داشته باشد امید داشتن یک مدافع خوب را برای تیم ملی زنده خواهد کرد. او فوتبالش را از استقلال اهواز شروع کرد و در فولاد و مس هم سابقه بازی دارد. در بازی با ذوبآهن او یکی از ستونهای استحکام بخش دفاعی استقلال بود. علیرضا محمد (گهر): مدافع 31 ساله گهر در بازی با پرسپولیس سرشار از انگیزه بود تا حقانیت خود را در مقابل تیم سابقش ثابت کند و به هواداران پرسپولیس بگوید او دلیل فروپاشی خط دفاعی سال پیش نبوده است. محمد در بازی با پرسپولیس دو بار توپ را از روی خط دروازه بیرون کشید و در کارهای تهاجمی هم موفق بود. هافبکها: محمدرضا مهدوی (داماش): هافبک 32 ساله و کاپیتان رشتیها از پایههای اصلی اتحاد و همبستگی بازیکنان تیمش است. او فوتبالش را از جوانان سپیدرود شروع کرد و به جز یک سال تقریبا ناموفق در استیلآذین همواره به تیم شهرش وفادار مانده است. او كه با داماش نایبقهرمان جام حذفی هم شده در هر سه بازی ابتدايي اين فصل از بهترین بازیکنان تیمش بود و در جلسه کمیته فنی داماش بالاترین رای را در این خصوص آورده است. مهدوي اگر زودتر از اینها چهره میشد خیلی چیزها را میتوانست ثابت کند. علیرضا رمضانی(ملوان): دفاع چپ کلاسیکی که پس از آمدن جواد شیرزاد جایش را در پست تخصصیاش تنگ دید و به دستور پورغلامی یک خط جلوتر رفت. رمضاني در این راه موفق ظاهر شد و در بازی با صبا پاس گل هم داد. پورغلامی آنقدر از او راضی است که در هر سه بازی 90 دقیقه او را در میدان نگه داشته است. رضا حقیقی(فجر): هافبک دفاعی 23 ساله مشهدی فجر، فوتبالش را از پیام مشهد آغاز کرد و برای گذراندن دوران سربازی به فجر پیوست. او نخستین بار توسط کیروش برای بازی با اردن به تیم ملی دعوت شد. جناب سرهنگ خوشحال است که چنین بازیکنی را در اختیار دارد. تیمی که با سه برد متوالی آن بالا ایستاده به طور حتم بارش بر روی شانههای اين هافبك تدافعي بیشتر سنگینی میکند. علیرضا جهانبخش(داماش): هافبک چپ 22 ساله داماش که گاهی در نوک حمله هم بازی میکند. او ابتدای فصل تا یکقدمی پیوستن به پرسپولیس پیش رفت اما سماجت و تاکید امید هرندی بر ماندن او همه معادلات و قول و قرارها را بر هم زد. کاپیتان تیم ملی جوانان میتواند پس از سالها به عنوان یک رشتی افتخار پوشیدن پیراهن تیم ملی را کسب کند. مهاجمان: مجتبی شیری (راهآهن): تشابه اسمیاش با آن مجتبی شیری قرمزها باعث شده همه را به اشتباه بیاندازد و ناخودآگاه او را به زیر سایه ببرد! اما در این سه بازی راهآهن آنقدر خوب کار کرد که همه را متوجه اشتباهشان كند. مهاجم سرعتی که عصای دست دایی شده، خود را بیش از هر کسی مدیون شهریار فوتبال ایران میداند. او تاکنون در هر سه بازی راهآهن موفق به گلزنی شده؛ این آمار خیرهکننده نیست؟! جلال رافخایی(ملوان): فوروارد 28 ساله انزلیچی فوتبالش را از کارخانه بازیکنسازی ملوان شروع کرد و برای بار اول در زمان دایی به تیم ملی دعوت شد و 8 بازی ملی در کارنامه دارد. او یک دوره به ذوبآهن پیوست و حالا دوباره به شهرش بازگشته است. زدن 5 گل در 3 بازی حتي اگر از روی نقطه پنالتی به دست آمده باشد آمار فوقالعادهای است که موجی از شادمانی را در اردوی ملوان به وجود آورده. امید داشتن یک محمد احمدزاده تازه برای ملوان. آرش افشین(فولاد): مهاجم 23 سالهی رامهرمزی فولاد، فوتبالش را از مدرسه فولاد شروع کرد. هرچند که یک سال را در تیم جوانان استقلال تهران گذراند اما شروع موفقیتش از فولاد بود. او با گلی که در بازی با امارات در جام ملتهای 2011 زد خود را به عنوان جوانترین گلزن تاریخ ایران پس از کریم انصاریفرد معرفی کرد. فولاد امسال با گلزنیهای او میتواند رتبه ای بالاتر از مقام نازل سال پیش کسب کند. سرمربی: امید هرندی (داماش): مربی جوانی که از نسل نوی مربیان کشور است و این هفته توانست با هدایت خود یکی از پرگلترین بردهای یک تیم رشتی در لیگ را کسب کند. او در همه صحبت هایش بر فوتبالی تهاجمی و زیبا تاکید میکند و ابایی ندارد که شمار گلهای خورده تیمش زیاد باشد. اوج هنر و شجاعت هرندی زمانی مشخص میشود که بدانیم در چه زمان وخیمی به داماش پیوست. در روزگاری که همه ستارهها از تیم کوچ کردند و بازیکنان بومی هم اعتصاب كرده بودند، او وقتی که آمد با دست خالی همه را به تیم بازگرداند و تیم را یکدست و باانگیزه راهی مسابقات کرد. حالا که مشکلات در حال حل شدن است همه از امیدخان انتظار بیشتری هم دارند البته. تعویض طلایی: با آمدن محمدرضا حسینی در دقیقه 63 بازی به جای بابک لطیفی، شاید کسی فکرش را نمیکرد که او یک گل به نفت بزند و پایهگذار گل دوم فجر هم بشود. بنابراين این افتخار با اندکی تخفیف به محمود یاوری و تیم فجر تعلق گرفت. هرچند که به بازی آمدن امین منوچهری به جای جانواریو نیز کمتر از طلا نبود برای استقلال. بهترین بازیکن: علیرضا جهانبخش(داماش) در بازی با پیکان همه کار کرد. گل زد، پاس گل داد و بازی حریف را خراب کرد. زدن دو گل و ارسال دو پاس گل از سوی هافبک-مهاجمی که هنوز در پست تازه خوب جایش سفت نشده يك عملكرد رويايي براي جهانبخش است. نام جهانبخش را از حالا باید در لیست انتظار کیروش دید. او از نسل بازیکنان کمادعایی است که هنوز زرق و برق لیگ ما چشمشان را برق نینداخته است. تیم هفته: ملوان تیمی که سال پیش با همت و تلاش مضاعف بازیکنانش در لیگ ماند و امسال تا مرز فروپاشی پیش رفته بود با آمدن حامی مالی جانی تازه گرفته است. کسب 6 امتیاز خارج از خانه و یک امتیاز خانگی حکایت از روند رو به رشد ملوان دارد. ملوان، صبای صدر نشین را در خانهاش با 3 گل شکست داد و این اتفاق در هر حالتی هر تیمی را تیم منتخب هفته خواهد کرد. برگرفته از سایت گل
نظرات شما عزیزان: